جدول جو
جدول جو

معنی شاه آزموده - جستجوی لغت در جدول جو

شاه آزموده
(تَ)
آزمودۀ شاه که شاه او را تجربت کرده باشد. رجوع به شاه آزمود شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نا آزموده
تصویر نا آزموده
آزموده نشده، کسی که تجربۀ لازم برای انجام کاری را ندارد، بی تجربه
فرهنگ فارسی عمید
(اِ دَ / دِ)
مجرب از طرف شاه. شاه آزموده:
چنان چون فریدون مرا داده بود
ترا دادم این تاج شاه آزمود.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از سال آزموده
تصویر سال آزموده
کسی که در سالهای سال نیک و بد دیده مجرب سال آزموده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار آزموده
تصویر کار آزموده
کار دیده تجربه دیده مجرب تجربه کار: (گفت: بر رای خردمندان کار آزموده پوشیده نیست) (مرزبان نامه تهران)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار آزموده
تصویر کار آزموده
متخصص، مجرب، با تجربه، ماهر
فرهنگ واژه فارسی سره